روزهای طلایی زندگی

یک مادر که تصمیم داره روزهای بهتری برای بچه ها بسازه. آدرس اینستاگرام @ghatareelm

روزهای طلایی زندگی

یک مادر که تصمیم داره روزهای بهتری برای بچه ها بسازه. آدرس اینستاگرام @ghatareelm

پیرمرد مهربان همسایه

دیروز ساعت ۲ نهار تموم شد و من تصمیم گرفتم تا سه کتاب بخونم و بعد برم سراغ تمیز کردن یخچال. درست راس ساعت ۳ کتاب رو بستم و رفتم سراغ کارم. غافل از اینکه مرگ درست چند متر اونورتر از ما بوده. پیرمرد مهربون همسایه ساعت ۳ بدون هیچ عارضه ای سکته میکنه و تمام.

همه چیز انقدر آروم و بی سروصدا اتفاق افتاد که ما ساعت ۶ تازه فهمیدیم چی شده. با رعایت نکات بهداشتی رفتیم پیششون. البته فقط ۵ نفر بودن و هیچ کدوم از فامیلهاشون بخاطر مریضی نیومده بودن. دعاهای خیلی قشنگ و آرامش بخشی به فارسی خوندن. همه چیز آروم آروم بود. یه پیرمرد مهربون که درست مانند یک پدر بود. همیشه ظهرها که میرفتم دنبال بچه ها می دیدمش. مطمئنم روحش هم در آرامشه ... انقدر که دوست داشتنی و بی آزار بود....

نظرات 5 + ارسال نظر
پیشاگ چهارشنبه 28 اسفند 1398 ساعت 21:20

اخخی خدا بیامرزتش چه کار خوبی کردی سر زدی بهشون واقعا این روزا خونواده هایی که عزادار میشن خیلیییی گناه دارن خیلی

ممنونم آره خیلی تنها بودن هیچ کس نیومده بود بخاطر کرونا

ترانه سه‌شنبه 27 اسفند 1398 ساعت 05:21 http://taraaaneh.blogsky.com

روحشون شاد

لاندا دوشنبه 26 اسفند 1398 ساعت 22:23

آخی.... روحشون شاد...

سارا دوشنبه 26 اسفند 1398 ساعت 09:38 http://naghashihayesara.blogsky.com

زهرا دوشنبه 26 اسفند 1398 ساعت 08:51 http://Pichakkk.blogsky.com

خدا رحمتش کنه

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد