عمل مادر همسر خداروشکر به خوبی انجام شد و دیروز هم مرخص شد. البته یه سری مشکلات آلزایمر هنوز سرجاش هست. امیدوارم این روزهای سخت براش راحتتر بشه. تنها چیزی که میتونم بگم اینه که خدا آخر و عاقبتمون رو به خیر کنه.
این روزها درگیر یه مسئله دیگه هم هستم البته امروز صبح تمومش کردم. من اینجا با اسم خودم مینویسم و آدرس هم مشترک با سایتمه برای همین خیلی نمیتونم واضح از جزئیات بنویسم. اما درگیر یه مشکل خانوادگی بودیم با کسایی که سالهاست ندیدمشون. سر زمینهایی که ۱۰۰ سال پیش مال پدر پدربزرگم بوده. بارها بهش فکر کردم و هربار تصمیمم این بوده که نمیتونم کسایی رو که سالها روی زمینی کار کردن و خونه پدرشون بوده و نونشون رو از اونجا در میارن بی خانمان کنم. حتی اگه به قیمت از دست دادن هکتارها زمین باشه. خوشحالم که برادرم هم با من هم عقیده هست.
پدر و مادر منهم به اصرار ما و برای بهتر شدن زندگی برادرم خیلی استرس کشیدن و حرص خوردن ولی هر دوشون به رحمت خدارفتن و نتیجه ای هم حاصل نشد. حالا ما به برادرم می گیم لااقل تو برو دنبالش شاید فرجی حاصل بشه.
ما هم اولش فکر می کردیم یکی دوساله به نتیجه می رسه
امیدوارم برای شما اینجوری نشه و به حقتون برسید.
ما که دیگه از خیرش گذشتیم هرجوری فکر میکنم توش گره هست
خوشحالم که مادر همسرتون بهترن
در مورد زمین هم بگم که ما هم درگیر این موضوع بودیم ولی چیزی که هست اکثر این جماعت پرروتر از اینی هستن که نشون میدن پاش که بیفته مالکیت قطعی شما رو هم منکر میشن ما قسمتی از زمینهامون رو بهشون بخشیدیم به بعضیهاشون هم گفتیم اگه همکاری کنید باهاتون راه میایم از بعضیها هم به دادگاه شکایت کردیم و حکم هم گرفتیم ولی متاسفانه هنوز که هنوزه بعد از بیست سال دوندگی به جایی نرسیدیم و نتونستیم حریف هیچ کدومشون بشیم
ممنونم عزیزم. واقعا گل گفتی این راهی رو که شما بیست سال پیش رفتین فامیل ما میخوان در عرض یک سال برن. هرچی هم که ما میگیم فایده نداره گوش نمیکنن. چطور ممکنه روستایی که همه چیزش زمینشه به این راحتی ازش بگذره. به قول برادرم تا آخرین قطره خونش مبارزه میکنه. چهل سال پیش پدربزرگم همه چیز رو رها کرد. حالا هم نوبت ماست
چه نگاه زیبایی و چه دل بزرگی
آدمهایی با این نگاه و این تفکر این روزها کمیابن...
ممنونم عزیزم لطف داری
بازم خداروشکر یه مرحله تونستین پیش برین
واقعا با این کرونا عاقبت بخیر میشیم ؟
تصمیمت خیلییییی دل بزرگی میخواد ای ول به خودت و داداشت
امیدوارم همه چیز بهتر بشه. ممنونم عزیزم. فکر کنم پدربزرگم هم با ما هم عقیده بود که دنبالش نرفته بود
خوشحالم که نگرانیت از بابت عمل مادرشوهر برطرف شد. چه خوب که هردوتون به فکر اونهایی که روی زمینها کار میکردن هستین
ممنونم عزیزم