چندتا وبلاگ هست که خاموش میخونمشون. دخترهایی که تازه ازدواج کردن یا در شرف ازدواجن. غلط بودن انتخابشون کاملا واضح و آشکاره. بعضی وقتا دلم میخواد براشون بنویسم ته این راه غیر از بدبختی چیزی نیست ولی نمیشه از دور برای کسی نسخه پیچید!
تو اطرافیانمون چند مورد ازدواج اشتباه داشتیم، کسایی که تو بهترین حالت جدا شدن و بعضی ها که مجبور بودن تا آخر عمر بسوزن و بسازن و هیچ لذتی از زندگیشون نبرن. از همون سن ۱۳ یا ۱۴سالگی مامانم گاهی وسط حرفاش اونارو مثال میزد و زیرپوستی بهم میفهموند که ازدواج نباید فقط از روی ظاهر یا ابراز علاقه های الکی باشه. قراره یه عمر زیر یه سقف زندگی کرد، قراره اون شخص بشه پدر بچه آدم، پس از نظر شخصیتی و روانی باید نرمال باشه.
خلاصه که دلم میخواد جلوی بعضیها رو بگیرم و بگم نکن این کارو ولی حیف که نمیشه...
این ویروس هم که شد مشکلی رو مشکلات دیگه و من بازم امیدوارم که روزهای خوب رو میبینیم...
اصولا قضاوت سخته من حتی از پیشاگ هم جلوتر میرم ، شنیدن حرف هر دو هم کافی نیست ، باید 2-1 سال رفت و با امکانات و ابزار آنها ، با اخلاق و روحیاتشون ، با عرف و فرهنگشون و خیلی چیزای دیگه زندگی کرد و بعد تازه میشه تا حدودی قضاوت کرد ، ما تو زندگی کسی نیستیم و از خیلی چیزا بی خبر
آره همینطوره ولی بعضیها اصلا مشکلات روحی واضح دارن ولی طرف خودشو میزنه به اون راه
ازدواج داستان داره کلا همیشه..
آره قبلش خیلی خیلی دقت میخواد
مهم تر اینکه این وبلاگها رو یکی از طرفین داره مینویسه و برای نظر دادن حداقلش اینه که باید حرف هر دوطرف رو شنید
ایشالا که روزای خوب بیاد
راست میگی تا حالا به اینش دقت نکرده بودم!