روزهای طلایی زندگی

یک مادر که تصمیم داره روزهای بهتری برای بچه ها بسازه. آدرس اینستاگرام @ghatareelm

روزهای طلایی زندگی

یک مادر که تصمیم داره روزهای بهتری برای بچه ها بسازه. آدرس اینستاگرام @ghatareelm

آخرین خداحافظی

آخرین جمعه مرداد ماه رفتیم خونه مادر همسر. حالش خیلی خوب نبود. هرچی همسر ازش پرسید اسممون رو یادش نیومد. ولی تمام مدتی که کنارش ایستاده بودم من رو نگاه میکرد و من تمام مدت فکر میکردم چرا باید تو این شرایط باشه. بخاطر اون مریضی لعنتی مثانه رو برداشته بودن و به جاش یه کیسه گذاشته بودن که هر لحظه ممکن بود بخاطر آلزایمر و اینکه حس میکنه چیز زیادی رو بدنشه اون کیسه رو بکنه. برای همین مجبور بودن دستهاش رو به تخت ببندن. خیلی دلخراش بود همه چیز. به همسر گفتم بیا دستشو باز کنیم و یه کم ورزش بدیم و بمالیم تا خستگیش در بره. دستاشو باز کردیم و ماهیچه های آب شده اش رو یکم ماساژ دادیم و بازم تمام مدت با محبت چشمهاش تو صورت من بود. خیلی به خودم فشار آوردم تا اشکهام سرازیر نشن. 

شب موقع خداحافظی باهاش بای بای کردم اونم دستشو تکون داد. دست لاغرشو گرفتم و یکم نوازش کردم دستمو سفت گرفته بود. انگار جفتمون نمیخواستیم دست هم رو ول کنیم. نمیدونم من رو شناخته بود یا نه ... نمیدونستم که این آخرین خداحافظی ماست... دوشنبه صبح همسر زنگ زد که مادرش دیگه عذاب نمیکشه.....


نظرات 8 + ارسال نظر
میشل شنبه 24 آبان 1399 ساعت 14:38 https://vivalavida98.blogsky.com/

خدا رحمتشون کنه... از دست دادن عزیز و دوباره سرچا شدن سخته و ماهم درگیرشیم

ممنونم خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه

فرزانه یکشنبه 20 مهر 1399 ساعت 14:16

سلام ، بعد مدتها اومدم وبلاگت فرناز جان
خدا رحمت کنه مادرشوهرت را
روحشون شاد

ممنونم فرزانه جان خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه

مرضیه دوشنبه 14 مهر 1399 ساعت 12:36 http://fear-hope.blogsky.com

فرناز جان از ته دلم بهت تسلیت میگم
ببخش که انقدر دغدغه هام زیاد بود انقدر دیر تونستم به وبلاگ دوستان سر بزنم...شرمنده، انشالله روحشون در آرامش باشه
مطمئنم شما بهترین عروس دنیا بودی براش

ممنونم مرضیه جون امیدوارم پدرت زودتر سلامتیشون رو بدست بیارن

taraaaneh چهارشنبه 12 شهریور 1399 ساعت 16:44 http://taraaaneh.blogsky.com

از صمیم قلب درگذشت مادر همسر رو تسلیت میگم. چه خوبه که آخرین خاطراتت پر ازاحساس عشق و نوازشه.

ممنونم عزیزم خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه. خیلی مهربون بود

شادی چهارشنبه 12 شهریور 1399 ساعت 12:50 http://setarehshadi.blogsky.com/

تسلیت می‌گم عزیزم روحشون شاد
اون زندگی که شما تعریف کردید دیگه جز رنج نبود .
هر چند که غم از دست دادن مادر به قدری سخته که هیچ واقعیتی نمی‌تونه توجیهش کنه

ممنونم واقعا همینطوره هیچ وقت فراموش نمیشه

ترنج چهارشنبه 12 شهریور 1399 ساعت 06:56 https://khoor-shid.blogsky.com/

خیلی سخته. واقعا بعضی وقتها شرایط زنده بودن طوری هست که آدم میدونه که عزیز از دست رفته اش از درد و رنج خلاص شده. براتون آرزوی بردباری دارم.

ممنون دقیقا همینطوره. سلامت باشین

پیشاگ سه‌شنبه 11 شهریور 1399 ساعت 14:03

اخی فرناز اشکام اومد
خدا رحمتش کنه و روحش در ارامش باشه

ممنونم عزیزم خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه

لاندا سه‌شنبه 11 شهریور 1399 ساعت 11:07

عزیزم... روحشون شاد باشه. چه عذابی بوده روزای آخرشون. ایشالا که الان تو بهشتن و دیگه شاد شادن...
بهتون تسلیت میگم

ممنونم عزیزم خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد