مدتیه که دقیقتر به اتفاقاتی که تو زندگیم افتاده فکر میکنم. چیزهایی که از خدا خواستم و بهم نداد یا چیزهایی که خیلی راحت بهم داد. مشکلاتی که به نظر پیچیده میومدن و حل شدن، کسانی که خیلی دوستشون داشتم و فکر میکردم بدون اونا زندگی غیر ممکنه ولی الان هیچکدوم تو زندگیم نیستن. در نهایت همه اتفاقاتی که به نظرم بد بودن نتیجه خوبی داشتن و همه این فکرها باعث شده ایمانم خیلی خیلی بیشتر بشه.
یه موضوعی بود که چندسال از خدا میخواستم، بدون وقفه! ولی نمیشد، تا اینکه یه روز با خودم فکر کردم مگه میشه خدا صدای منو نشنوه وقتی نمیده یعنی نمیخواد، پس منم دیگه نمیخوام. چند ماه بعدش یه چیزی جایگزین اون بهم داد که درواقع برآورده شدن یه آرزوی دور از دسترس برای من بود... چیزی که انقدر دور از ذهن بود که حتی از خدا هم نخواسته بودم ولی مثل آب خوردن اتفاق افتاد! الان که سالها ازون ماجرا گذشته خداروشکر میکنم که اون چیزی که میخواستم رو بهم نداد.
یا خیلی اتفاقات کوچیک و بزرگ دیگه.
درکنار این ها به نگاه خودم به زندگی در طول این سالها هم فکر میکنم. اینکه سعی کردم احساسات بد مثل کینه، حسادت، حسرت، بددلی، بدجنسی یا چیزهای دیگه رو از درونم پیدا کنم و تا جای ممکن کمرنگشون کنم و نذارم دلم رو سیاه کنن.
فکر میکنم زندگی ماهم مثل هر سیستمی یه ورودی داره و یه خروجی. احساسات بد حتما نتیجه بدی هم وارد زندگی ما میکنه.
حالا نتیجه همه این فکرها این شده که نگرانیهام خیلی خیلی کمتر شده چون میدونم خدا کنارمه و هر اتفاقی اگر هم ظاهر بدی داشته باشه نتیجه خوبی خواهد داشت.
فرناز جان عجیبه که منم بعد اینهمه سال به نتایجی درست از همین جنس رسیدم،سعی میکنم کمتر گله کنم چون یین پیدا کردم خدا جز خیر برای من چیزی نمیخواد.
بعد اینهمه سختی ها توی زندگیم به همون جمله معروف رسیدم که "این نیز بگذرد" و اینکه چیزی که تو رو نکشه قویترت میکنه.
امیدوارم روز به روز آگاهیم در این مورد و تن دادن به حکمت خدا در من بیشتر از قبل تقویت بشه.
چقدر خوب اینجوری آرامش بیشتری تو زندگی داریم
خوبه که نگرانیهات کم شده. برای آرزوی رضایت درونی و آرامش دارم که از همه چیز واقعا بهتره.
ممنونم ترانه جان
سلام. مطلبت عالی. به وب منم سر بزن.